Lettuce: کاهو
مثال: Tom ate my bacon, lettuce and tomato sandwich.
معنی: تام ساندویچ بیکن، کاهو و گوجه فرنگی من را خورد.
eggplant: بادمجان
مثال: We grow many different vegetables: potatoes, eggplant, etc.
معنی: ما سبزیجات مختلفی پرورش میدهیم: سیب زمینی، بادمجان و غیره.
garlic: سیر
مثال: The soup needs more garlic.
معنی: سوپ به سیر بیشتری احتیاج دارد.
cucumber: خیار
مثال: We had a cold cucumber soup as a starter.
معنی: ما برای شروع یک سوپ خیار سرد داشتیم.