Cashew: بادام هندی
مثال: She ate a Cashew nut, and liked the taste of it
معنی: او یک بادام هندی خورد و از مزهاش خوشش آمد.
Paper Shell: بادام پوست کاغذی
مثال: Paper shelled almonds are delicious.
معنی: بادامهای پوست کاغذی بسیار خوشمزه هستند.
peanut: بادام زمینی
مثال: I only have to refill the peanut feeder once a week.
معنی: من فقط باید هفتهای یکبار ظرف بادام زمینی را پر کنم.
almond: بادام
مثال: He ate an almond, and did not like the taste of it.
معنی: او یک بادام خورد و از مزهاش خوشش نیامد.