Dragonfly: سنجاقک
مثال: A magnificent dragonfly with its iridescent wings settled on her shoulder.
معنی: یک سنجاقک زیبا با بالهای رنگارنگ روی شانهاش نشست.
Damselfly: سنجاقک رنگین
مثال: The Damselfly feeds on mosquitoes and flies.
معنی: سنجاقک از مگس و پشهها تغذیه میکند.
fly: مگس، حشرهی پردار
مثال: A fly settled on her forehead.
معنی: یک مگس روی پیشانیش نشسته بود.
darning needle: سنجاقک
مثال: A darning needle was flying in the room.
معنی: سنجاقکی در اتاق در حال پرواز بود.