home: خانه، منزل، اقامت گاه
مثال: Last night we stayed at home and watched TV
معنی: دیشب ما خانه ماندیم و تلویزیون تماشا کردیم.
house: خانه، جایگاه، منزل
مثال: This house has four bedrooms
معنی: این خانه چهار اتاق خواب دارد.
domicile: اقامتگاه، محل اقامت، مقر، مسکن، خانه
مثال: Military services entails frequent changes of domicile
معنی: خدمات نظامی مستلزم تغییر مكرر محل سكونت است.
lodge: منزل، جا، خانه، کلبه، انبار
مثال: They went to their summer lodge last night
معنی: آنها دیشب به خانه تابستانی خود رفتند.
shack: کلبه، خانه، خانه کوچک
مثال: My uncle has a small shack in the woods
معنی: عموی من یک کلبه کوچک در جنگل دارد.
habitation: سکونت، اسکان، منزل، مسکن
مثال: There was no sign of habitation as far as the eye could see
معنی: تا جایی که چشم میدید هیچ نشانی از سکونت وجود نداشت.