فازمتر به انگلیسی

فازمتر به انگلیسی

Neon screwdriver: فازمتر

مثال: In the physics laboratory we used a neon screwdriver to see if there is a potential difference.
معنی: ما در آزمایشگاه فیزیک از یک فازمتر برای اینکه بفهمیم اختلاف ولتاژ وجود دارد یا نه، استفاده کردیم.

 

Combination plier: انبردست

مثال: The mechanic forgot to bring his combination plier and had to leave our house.
معنی: مکانیک فراموش کرد انبردست را بیاورد و مجبور شد خانه‌ی ما را ترک کند.

 

Needle-nose plier: دم‌باریک

مثال: Please bring that needle-nose plier, I want to bend this piece of wire.
معنی: لطفاً آن دم‌باریک را بیاور، می‌خواهم این تکه سیم را خم کنم.

 

Line wrench: آچار دو سر

مثال: My father wanted to repair the washing machine, so he called me to bring him a line wrench.
معنی: پدرم می‌خواست ماشین لباس‌شویی را تعمیر کند، برای همین مرا صدا زد تا آچار دو سر را برایش بیاورم.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *