آشپزی به انگلیسی
توی این آموزش میخوایم درباره لغات آشپزی به انگلیسی صحبت کنیم مثلا تخم مرغ شکستن، نمک پاشیدن، سرخ کردن و الک کردن به انگلیسی چی میشه.
Roll out: پهن کردن
مثال: Roll out the dough for pizza
معنی: خمیر پیتزا را پهن کنید.
Break: شکستن
مثال: Break the eggs into a bowl
معنی: تخم مرغ‌ها را در یک کاسه بشکنید.
Whip: هم زدن
مثال: Whip cream for decorating cakes
معنی: خامه را برای تزیین کیک‌ها هم بزنید.
Fry: سرخ کردن
مثال: Fry the onions add meat
معنی: پیاز و گوشت را سرخ کنید.
Sift: الک کردن
مثال: Sift the flour
معنی: آرد را الک کنید.
Sprinkle: پاشیدن
مثال: For seasoning, sprinkle pepper on food
معنی: برای طعم‌دار کردن غذا بر روی آن فلفل بپاشید.
Fill: پر کردن
مثال: Fill the jar of jam
معنی: شیشه مربا را پر کنید.
