انواع گروه‌های سنی به انگلیسی

نوجوان به انگلیسی

Teen: نوجوان

 

مثال: Sally moved to NewYork when I was in my early teens.

 

معنی: سالی زمانی که من در اوایل نوجوانی‌ام بودم، به نیویورک نقل مکان کرد.

 

Child: خردسال، کودک

 

مثال: For a child of five this was a terrifying experience.

 

معنی: برای یک کودک پنج ساله، این یک تجربه‌ی وحشتناک بود.

 

Adult: بزرگسال

 

مثال: Some children find it difficult to talk to adults.

 

معنی: بعضی از بچه‌ها صحبت‌کردن با بزرگ‌ترها را مشکل می‌دانند.

 

Elder: کهنسال

 

مثال: This place takes care of elderly people whose children left them.

 

معنی: این مکان از افراد کهنسالی که فرزندانشان آن‌ها را ترک کرده‌اند، مراقبت می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *