Slipper: دمپایی
مثال:Sally always wears carpet slippers at home.
معنی: سالی همیشه در خانه دمپایی روفرشی میپوشد.
Sandal: صندل
مثال:I decided to wear my yellow sandals on the beach.
معنی: من تصمیم گرفتم صندلهای زردم را در ساحل بپوشم.
Flip-flop: صندل لا انگشتی
مثال:My fingers always hurt when I put on my flip-flops.
معنی: هر وقت که صندل های لا انگشتی ام را می پوشم انگشت هایم درد می گیرند.
Plimsolls: کفش راحتی
مثال:David wore dirty plimsolls which were so embarrassing.
معنی: دیوید کفش های راحتی کثیفی پوشیده بود که بسیار خجالتآور بودند.