Leg: ساق پا
مثال:David developed his leg muscles by running.
معنی:دیوید ماهیچههای ساق پایش را با دویدن تقویت کرد.
Thigh: ران پا
مثال:The blood ran away and empurpled her thigh.
معنی: خون از ران پایش رفت و آن را کبود کرد.
Knee: زانو
مثال: She dropped to her knees and pretended to retrieve her shoes.
معنی: او روی زانوهایش خم شد و وانمود کرد که بند کفشهایش را میبندد.
Heel: پاشنهی پا
مثال:She spun on her heel and walked away.
معنی: او روی پاشنهی پایش چرخید و رفت.